بی + نهایت

...

۱۹ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۷فروردين

کوچه های شهر ما ویران نمی ماند عزیز

کار و بار عشق بی سامان نمی ماند عزیز

یک نفر فردا زمین را نور باران می کند عزیز

مهدی ما تا ابد پنهان نمی ماند عزیز 

اللهم عجل لولیک الفرج


علی کربلایی
۲۶فروردين

مرا با درس مشقم نیست کاری، تمام عمر تعطیلِ حسینم.

علی کربلایی
۲۵فروردين

شبا که تو بستری دل گیرم شبای آخری دل سیرم بدون من بری می میرم می میرم می میرم

چه قدر خزونه چشات دل گیره دلم بهونه برات می گره خونه بدون صدات زندونه علی بدون نگات می میره

من می میرم اگه تو از کنارم بری اسرار نکن نمی تونم بزارم بری

اشک ما به پات میریزه خواهش بچه هات ناچیزه گونه ی بی خنده هات پاییزه پاییزه

بازم همه ی نفسات خونین بازم گوشه ی لبات خونین حسن دوباره پاهات تب کرده 

ببین چشای گلات خونین آروم بگیر حالا که کنج این بستری اسرار نکن نمی تونم بزارم بری

من می میرم اگه تو از کنارم بری اسرار نکن نمی تونم بزارم بری

دل نگو دلم بیرونه یه چیزی تو دلم می خونه داغ تو رو دلم می مونه می مونه

چرا خمیده تر از دیروزی چرا که برا حسنه ی می سوزی چرا با شهادت این شب پیرهن برای حسین می دوزی

گریه نکن داره می باره اشک حسین از حال نرو برای لبای خشک حسین



علی کربلایی
۲۵فروردين

روزا بی تو شبیه شام تاره دلم آروم نداره بی قراره، یکی کاش کی ازت خبر بیاره

روزا بی تو شبیه شام تاره دلم آروم نداره بی قراره، یکی کاش کی ازت خبر بیاره

کجایی همه ی داره ندارت بهار اومد بهار، توی سینت یه قلب خسته از زبونه دارد

دلم برات می خونه تو کجایی تو کجایی، چشام کاسه خونه، تو کجایی تو کجایی

با خنده ات همه آسمون می خنده گل بارون می خنده تو که شادی گلای باغچه خونمون می خنده

با گریه ات کار دنیا اشک آهه برات خنده گناه غم نبینی غم نبینی اگه گریه کنی روزت سرابه

گمون کنم بدونم که کجایی تو مجلس عزایی یا مدینه هلاک گریه های بی صدایی

تو دست هات پر زخمی کبوتر تو چشمات غم حیدر با امامت داری می گری خون از لب مادر

مادر برات می خونه تو کجایی تو کجایی پسرم چشام کاسه خونه تو کجایی

چشای مرتضی چشمه زمزم داره میباره نم نم میگه زهرا چه قدر خوش بودی

تو اسمونه من تا زد سپیده رسیدی قد کشیده ولی امشب داری میری با این قد...

دلم برات می خونه نرو زهرا نرو زهرا

چشام کاسه خونه اخ دلم برات می خونه نرو زهرا نرو زهرا


علی کربلایی