بی + نهایت

...

۲۲فروردين
علی کربلایی
۲۱فروردين


مراسم سوگواری و عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمة‌الزهرا سلام‌الله‌علیها طبق روال همه ساله از سوی رهبر معظم انقلاب به مدت پنج شب برگزار می‌شود.
این مراسم از شب اول تا شب پنجم جمادی الثانی برابر با پنج‌شنبه ۹۲/۰۱/۲۲ تا دوشنبه ۹۲/۰۱/۲۶ پس از نماز مغرب و عشاء، در حسینیه امام خمینی رحمه‌الله واقع در تهران، خیابان فلسطین جنوبی، تقاطع آذربایجان برپا خواهد بود. همچنین، پیش از آغاز مراسم، حجت‌الاسلام فلاح‌زاده به بیان احکام شرعی خواهند پرداخت.
از عموم مردم عزیز و عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام دعوت می‌شود تا در این مراسم شرکت فرمایند.
برنامه این مراسم به شرح زیر است:

ایام مراسم

مداح پیش از منبر

سخنران

عزاداری

شب اول
پنج‌شنبه
۳۰ جمادی‌الاول
۹۲/۰۱/۲۲

دعای توسل
جناب آقای
مهدی سماواتی

حجت‌الاسلام رفیعی

جناب آقای سلحشور

شب دوم
جمعه
۱ جمادی‌الثانی
۹۲/۰۱/۲۳

-

حجت‌الاسلام صدیقی

جناب آقای محمدرضا طاهری

شب سوم
شنبه
۲ جمادی‌الثانی
۹۲/۰۱/۲۴

-

حجت‌الاسلام خاتمی

جناب آقای سعید حدادیان

شب چهارم
یکشنبه
۳ جمادی‌الثانی
۹۲/۰۱/۲۵

-

حجت‌الاسلام عالی

جناب آقای محمود کریمی

شب پنجم
دوشنبه
۴ جمادی‌الثانی
۹۲/۰۱/۲۶

-

حجت‌الاسلام پناهیان

جناب آقای مرتضی طاهری

علی کربلایی
۲۱فروردين


بر اساس روایات، قبر نورانی دخت گرامی پیامبر(ص) در یکی از سه مکان روضه پیامبر، خانه حضرت زهرا(س) و قبرستان بقیع قرار دارد. اما احتمال کدامیک قوی‌تر است؟ وجود مقدس امام علی‌بن موسی‌الرضا(ع) پاسخ این پرسش را بیان می‌کند.

مرحوم علامه شیخ محمد علی العمری، رهبر فقید شیعیان عربستان است که اسفند ماه سال ۱۳۸۹ از دنیا رحلت کرد. این عالم نستوه با وجود تحمل ۴۵ سال زندان آل سعود، یک قرن از خدا عمر گرفت و وجودش برای اهل تشیع در عربستان مایه خیر و برکت بود، تا جایی که حسینیه العمری واقع در شهر مدینه، تنها محلی در سرزمین حجاز است که شیعیان در آن احساس آرامش می‌کنند.
علامه العمری یکی از رموز موفقیت خود را داشتن توکل قوی و توسل به مادر ائمه عصمت و طهارت علیهم السلام می‌دانست. این عالم ربانی توسل ویژه‌ای هم به حضرت زهرا(س)‌ داشته که باعث نجات وی از اعدام شده است. علامه العمری به دلیل فعالیت در راستای احقاق حقوق شیعیان عربستانی، توسط وهابی‌ها به زندان افتاد و دادگاه سعودی وی را به اعدام محکوم کرد، اما توسل به حضرت زهرا(س) مانع از موفقیت وهابی‌ها شد.

توسل شیخ العمری به حضرت زهرا(س) مانع موفقیت وهابی‌ها

این عالم ربانی خاطره آن حادثه را چنین تعریف کرده است: «پس از چندماه زندانی شدن به دلیل انتشار اعلامیه‌هایی در دفاع از شیعیان روز اجرای حکم اعدام فرا رسید. عاملان حکومت، مرا مقابل دیدگان هزاران شیعه پای چوبه دار بردند و طناب را به گردنم انداختند؛ به حضرت زهرا سلام الله علیها توسل کردم و زیر لب گفتم: یا حضرت زهرا! من فقط برای دفاع از شما و آبروی شما پای چوبه دار آمده‌ام، یاری‌ام کنید! وقتی طناب دار را کشیدند، پس از حدود ۳۰ ثانیه طناب پاره شد و من بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم ۳۵ روز گذشته بود و در یکی از بیمارستان‌های مدینه بستری بودم و فهمیدم نجات یافته‌ام.»
مرحوم علامه العمری خاطره دیگری هم از خانه مادر سادات دارد. آیت‌الله محمدصادق نجمی، عضو هیئت علمی بعثه مقام معظم رهبری در این باره می‌گوید: «در ماه رمضان ۱۴۲۶ قمری (حدود هشت سال پیش) در مدینه با شیخ العمری دیدار کردم. وی گفت: زمانی که ما کودک بودیم، قبر حضرت زهرا(س) در خانه‌اش مشخص بود و ارتفاع آن به یک متر می‌رسید.»
با اندکی تحقیق در جوامع روایی نیز این نتیجه حاصل می‌شود که از میان سه قول تدفین حضرت زهرا(س) در یکی از سه مکان «قبرستان بقیع»، «روضه پیامبر» و «خانه حضرت زهرا»، احتمال خاکسپاری ایشان در منزل خودشان از اقوال دیگری قوی‌تر است. در بیشتر کتاب‌های معتبر شیعه از جمله «کافی»، «تهذیب» و «من لایحضره الفقیه» -که جزو کتب اربعه شیعه هستند- این قول با طرق روایی مختلف از امیرالمؤمنین، امام باقر، امام صادق و امام رضا علیهم‌السلام نقل شده است.
شیخ صدوق(ره) نقل کرده است که احمد بن محمد بن ابی نصر می‌گوید: از حضرت ابوالحسن، علی بن موسی الرضا علیه السلام درباره‌ قبر حضرت فاطمه علیها السلام پرسش کردم، حضرت فرمود: «دفنت فی بیتها فلما زادت بنو امیه فی المسجد صارت فی المسجد»؛ آن حضرت در خانه خود به خاک رفت، پس چون بنی‌امیه مسجد را توسعه دادند، آن خانه هم جزء مسجد شد. (عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۳۱۱
)

علی کربلایی
۲۱فروردين

على (ع) از حضرت فاطمه (س) نقل کند که رسول خدا (ص) به من فرمود: اى فاطمه، هر کس بر تو صلوات فرستد خداوند او را خواهد بخشید و او را به من در هر جاى بهشت که باشم ملحق خواهد کرد. [ اربلى، کشف الغمه ۱/ ۴۷۲.]

در بیان گفتار و کردار حضرت فاطمه(س) مدعى آن نیستیم که استقصاء تام انجام شده و توانسته ایم تمام فرمایشات آن حضرت را گرد آوریم اما در عین حال در همین مختصر روایات، کلماتى را مى یابیم که بر مطالب عالیه و حکمت هاى ارزنده، مواعظ و اندرزهاى سازنده و شفا بخشى مشتمل است که بیمار ناتوان را شفا بخشیده و تشنه حقائق را سیراب مى سازد.بر این مطلب پوشیده نیست که خداوند تبارک و تعالی نظر ویژه ای نسبت به حضرت زهرا(س) داشته است و ایشان را از ارکان دنیا و ما فیها میداند.وحال آنکه در حق این بانوی مجلله که بزرگ بانوی جهانیان است چگونه ظلم و ستم روا داشته اند جای تأسف بسیاردارد.بیان فضائل و کرامات از زبان خود ایشان شنیدنی تر است:

 

شیخین (ابوبکر و عمر) را از خشم خود خبر مى دهد

فاطمه (س) به ابوبکر و عمر فرمود: آیا اگر حدیثى از رسول خدا برایتان بخوانم که آن را دانسته باشید به آن عمل مى کنید؟ گفتند: آرى، فرمود:رضایت فاطمه از رضایت و خشنودى من است و خشم فاطمه از خشم من است، هر کس فاطمه دخترم را دوست داشته باشد مرا دوست داشته است و هر کس فاطمه را خشنود سازد مرا خشنود ساخته، و هر کس فاطمه را به خشم درآورد مرا به خشم درآورده است؟.گفتند: آرى، این فرمایش را از حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم شنیده ایم.

فرمود: همانا من خداوند و ملائکه را گواه و شاهد مى گیرم که شما مرا به خشم درآورده و مرا از خود خشنود نساخته اید و هرگاه رسول خدا را ملاقات کنم از شما به آن حضرت شکایت خواهم کرد. [ ابن قتیبه، الامامه و السیاسه /۱۴ ط مصر.]

کلیپ تصویری-سه کاری که ابوبکر در هنگام مرگ آرزو کرد که ای کاش انجامش نمی داد

 

 

علم حضرت به آنچه که بوده و آنچه که خواهد بود(ما کان و ما یکون و ما هو کائن)

حارث بن قدامه از سلمان فارسى، از عمار یاسر روایت کند که گفت: آیا خبر شگفت آورى را به تو بگویم؟ گفتم: اى عمار، حدیث بگو براى من، گفت: بسیار خوب، دیدم على بن ابیطالب را که وارد شد بر حضرت فاطمه (س)، همینکه چشم حضرت زهراء به على (ع) افتاد صدا زد نزدیک بشو تا تو را از آنچه بوده و آنچه که هست و آنچه که تاکنون نبوده تا روز قیامت به تو خبر دهم، عمار گوید: دیدم که على (ع) عقب عقب قدم برداشته و برمى گردد من نیز با رجوع حضرت برگشتم تا اینکه بر حضرت رسول(ص) وارد شد، حضرت فرمود: اى ابوالحسن جلو بیا، على (ع) جلو رفت بعد از آنکه مجلس از اغیار خالى شد، فرمود: آیا تو قضیه را به من مى گویى یا من به تو بگویم؟ گفت: اى رسول خدا شنیدن از شما بهتر است، فرمود گویا تو را مى بینم که بر فاطمه وارد شدى و این چنین و چنان به تو گفت و تو برگشتى على (ع) گفت: یا رسول الله آیا نور فاطمه نیز از نور ما است؟ حضرت فرمود: آیا نمى دانى که این چنین است؟ على به خاطر سپاس از خداوند سجده شکر بجا آورد.

عمار گوید: على (ع) از حضور رسول خدا (ص) مرخص شده و نزد حضرت زهراء (س) وارد شد من هم با آن حضرت وارد شدم، فاطمه (ع) فرمود: گویا تو نزد پدرم رفته و آن چه را که من به تو گفته بودم به حضرت گفتى؟ پاسخ داد: آرى، این چنین بود اى فاطمه، فرمود: ابوالحسن، بدان که خداوند متعال نور مرا آفرید و آن نور، خداى متعال را تسبیح و ستایش مى کرد بعد آن را در یکى از درختان بهشتى به ودیعت گذارد و آن درخت نورانى شد، هنگامى که پدرم به بهشت رفت خداوند به آن حضرت الهام کرد که قدرى از میوه آن درخت بچیند و آن را در دهان خود بچرخاند، حضرت آن کار را انجام داد، از آن طریق خداوند مرا در صلب پدرم قرار داد بعد به رحم خدیجه دختر خویلد منتقل شده و به زمین پاى گذاردم و من از آن نورم، آن چه که بوده و مى باشد و هنوز اتفاق نیافتاده مى دانم، اى ابوالحسن، مومن به نور خداوند مى نگرد و نگاه مى کند. [ عوالم المعارف، ۱۱/ ۶-،.]

 

قسمتی از مناظره حضرت زهرا(س) وامیرالمومنین(ع) درحضور پیامبر(ص)

روایت شده که روزى على (ع) و همسرش حضرت زهراء (س) به صحرا رفته و به هنگام خوردن خرما با گفتن کلماتى با یکدیگر مزاح کردند، على (ع) فرمود: آى فاطمه، رسول خدا مرا بیشتر از تو دوست مى دارد. حضرت زهرا (س) گفت: از تو عجیب است، آیا مى شود رسول خدا (ص) تو را بیش از من دوست داشته باشد در حالى که من میوه دل او و عضوى از پیکرش و شاخه اى از شاخسارش مى باشم و غیر از من فرزندى ندارد؟!على (ع) فرمود: اى فاطمه اگر سخن مرا قبول ندارى بیا تا نزد پدرت حضرت رسول (ص) برویم.

سپس آندو با هم نزد پیامبر رفتند. حضرت فاطمه پیش دستى کرده و گفت: اى رسول خدا کدام یک از ما دو نفر نزد تو محبوبتریم، من یا على؟!

رسول خدا (ص) فرمود: تو به من محبوبترى و على از تو براى من عزیزتر است، به دنبال فرمایشات حضرت رسول، على(ع) گفت: آیا من به تو نگفتم که فرزند فاطمه با تقوایم، زهراء (س) فرمود: من نیز دختر خدیجه کبرایم، على گفت: من فرزند صفایم، فاطمه گفت: من دختر سدره المنتهى مى باشم، على گفت: من فخر کائناتم، فاطمه گفت: من دختر کسى هستم که بخدا نزدیک، و نزد آن آنچنان گرامى شد که گوئى به فاصله دو تیر کمان و یا نزدیکتر نسبت به پروردگارش قرار گرفت، على گفت: من پسر زنان پاکدامنم، فاطمه گفت: من دختر زنان شایسته و با ایمانم، على گفت: خدمتگزارم جبرئیل است، فاطمه گفت: خطبه خواننده ام در آسمان را حیل، و خدمتگزارم گروه هاى فرشتگان یکى بعد از دیگرى است، على گفت: من در جایگاه دور دست و بلند زاده شدم. فاطمه گفت: من هم در مقام والا و بلند مرتبه به ازدواج و همسرى در آمدم…

على گفت: شیعیان من از علم من مى نگارند، فاطمه گفت: ظرف دانش شیعیان من نیز از دریاى علمم لبریز مى شود، على گفت: من کسى هستم که خداوند اسم مرا از اسم خود مشتق ساخته، او عالى است و من علیم، فاطمه گفت: من نیز این چنینم، او فاطر است و من فاطمه، على گفت: من حیات عارفینم، فاطمه گفت: من راه رهائى را راهنمایم، على گفت: من بعد از رسول خدا بهترین آفریدگانم، فاطمه گفت: من نیز نیکوکار و پاکیزه ام… [ فضائل ابن شاذان / ۸۰- ۸۲.]

            آفریدند آفرینش را برایِ پنج تن                                     پس همه هستند خلق ماجرایِ پنج تن

                مثل جبرائیل تا عرش بالا می روم                                 آن زمان هایی که می افتم به پایِ پنج تن

          نذرِ اهل بیت، اهل بیت باید ذبح کرد                               بچه های ما فدای بچه هایِ پنج تن

           استجابت در قسم دادن به نام فاطمه ست                            پس بدون او نمی گیرد دعایِ پنج تن

               فاطمه در عین وحدت گاه کِثرَت می شود                           می رسد از جانب یک تن صدایِ پنج تن

           یک بدن که طاقت روح وسیعش را نداشت                           لاجرم تکثیر شد در جای جایِ پنج تن

            هم رضای پنج تن یعنی رضای فاطمه                               هم رضای فاطمه یعنی رضایِ پنج تن

         ما در این دنیا و آن دنیا یکی از این دوایم:                           یا غلام پنج تن یا که گدایِ پنج تن

                 شاعر-علی اکبر لطیفیان

حدیثى از صحیفه و دفتر مخصوص حضرت زهراء(س)

از ابن مسعود نقل شده که: مردى نزد حضرت فاطمه (س) آمده و گفت: اى دختر رسول خدا، آیا رسول خدا، نزد چیزى گذاشته که براى من تازگى داشته باشد؟ حضرت روى به کنیز خود فرمود و دستور داد که آن دستمال ابریشمى را بیاورد، او به دنبال دستمال هر چه گشت نتوانست آن را پیدا کند، حضرت فرمود: واى به حال تو، حتما آن را پیدا کن زیرا آن براى من به اندازه حسن و حسین ارزش دارد، کنیز آن را بعد از جستجوى فراوان پیدا کرد در حالیکه پر از گرد و غبار بود، در آن صحیفه از قول حضرت رسول (ص) چنین آمده بود:کسى که همسایه اش از شر او در امان نباشد از مومنین نخواهد بود، بنابراین هر کس به خداوند و روز قیامت معتقد است و به آن ایمان دارد همسایه اش را آزار ندهد کسى که به خداوند و روز رستاخیز ایمان دارد یا سخن نیکو بگوید و یا اصلا صحبت نکند، همانا خداوند انسان نیکوکار بردبار پاکدامن را دوست دارد و نسبت به زشتکارى بخیل، گداى سمج و پر رو کینه داشته و او را دشمن مى دارد همانا حیا از ایمان است و ایمان در بهشت است، فحش و ناسزاگوئى از پرروئى و بى حیائى است و آدم پررو و بى حیا در آتش خواهد بود. [ دلائل الامامه / ۱.]



علی کربلایی