بی + نهایت

...

۲۲تیر

تا چشم کار می کند اینجا کرامت است
اینجا شفیعه هست پس این جا قیامت است
ما اشک می شویم که بارانمان کنی
ما درد میشویم که درمانمان کنی
مارا غریب و بی کس و بی خانمان کنی
تا شب نشین صحن شبستانمان کنی

علی کربلایی
۲۰تیر

جمله جمله نه! واژه واژه تورا / ای سفر کرده گفتگو کردیم

کوچه کوچه نه! خانه خانه تورا / سالیانی ست جستجو کردیم

سوره سوره نه! آیه آیه تو را / در مناجات آرزو کردیم

جمعه جمعه نه! لحظه لحظه تو را / ندبه کردیم و های و هو کردیم . . .

علی کربلایی
۲۰تیر

غم هجران تو از پای بینداخت مرا،
کی شود بانمک وصل تو افطار کنم؟
اللهم عجل لولیک الفرج

علی کربلایی
۱۷تیر

رمضانی در راه است و

جبرئیل دل شوره دارد

او سالها قرار است بلند

نامت را فریاد بزند

بلندترین فریاد تاریخ

بلندترینِ بلندترین!

بغض سالها غربت خدا را بشکند

و تو را به عالم مژده دهد

آخر شعبان است و او نگران

در عرش راه می رود و

زیر لب میگوید

"یعنی همین رمضان است خدا؟!"


قرآن نوشت:


إِن نَّشَأْ نُنزَِّلْ عَلَیهِْم مِّنَ السَّمَاءِ ءَایَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لهََا خَاضِعِین

سوره شعرا 4

علی کربلایی