مادر آب
شبی از خویشتن سفر کردم سیـر کــردم جهـان بـالا را بین قصری ز باغهای بهشت دیـدم امّالبنیـن و زهــرا را آن یکی بود رکن شیر خدا دگــری بـود مــادر شهدا عجبـا! نـام هـر دو فاطمه بود ذکرشان شمع محفل همه بود نگــه آن دو مهربــان مــادر گه به گودال و گه به علقمه بود هر دو را اشک و خون روان ز دو عین بهـر عبـاس بـود و بهـر حسین گفت امالبنین به دخت رسول کی سلام خدا به جان و تنت! ای هــزاران هـزار عباسم بـه فـدای حسیـن بـیکفنت دادهام در رهش چهار شهید کاش بـودی مرا هزار شهید گفت زهرا که ای بلند اقبال گلبــن چــار لالـۀ پـرپـر! چار فرزند تـو عزیـز مناند بلکـه هـر چـار را منم مادر پسـران تـو، نـور عیـن مناند مثل عباس تـو حسین مناند بـاغبــان چهــار لالــۀ یـاس! پسـرانـت تمــام اشجـع نـاس دوست دارم من ای ستوده خصال تـو برایم بگویی از عباس از علمـداری و وفـاداریش ادب و غیرت و فداکاریش گفـت: بـیبـی از آن سـرافـرازم که شد عباس من فدای حسین این که اشکم ز دیدگان جاریست میکنم گریه از برای حسین گر چه عباس رفته از دستم من شریک غم شما هستم
با توجه به نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا یاداشتی تحت عنوان "روشی برای انتخاب کاندیدای اصلح" نوشتم ببینید ان شاءالله قابل استفاده باشه