بی + نهایت

...

ای فارس الحجاز غریب خدا "بیــــــــا.. .. "

يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۰۷ ب.ظ

شاید دلت بسوزد و رحمی به ما کنی
ما را ز دام سخت جدایی رها کنی
چیزی نمی شود که میان قنوت خود
یک ذره هم برای ظهورت دعا کنی
چشم های حیدری شما باده پرور است
یک ذره می شود که به ما می عطا کنی
ای فارس الحجاز غریب خدا بیا
تا مرقدی برای عزیزت بنا کنی
ای یوسف قبیله ی زهرا نمی شود
ما را به عطر پیروهنت آشنا کنی
آیا نمی شود که بیایی و بعد از آن
ما را ز بام مسجد کوفه صدا کنی
برخیز و ذوالفقار خودت را تکان بده
وقتش شده است کرب وبلایی به پا کنی

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۲۳
علی کربلایی

نظرات  (۱)

۲۳ تیر ۹۲ ، ۱۳:۵۲ سوشیانت ...
شعر قشنگی بود
خدا قوت
یا علی...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی